كاهش بين دو گوشي، در نوزادان بالاتر است زيرا هنوز استخوان گيجگاهي كاملاً به ساير مناطق جمجمه، متصل نشده است و بنابراين راه مستقيمي براي انتقال انرژي از محرك به سوي حون سمت مقابل به تحريك از استخوان گيجگاهي وجود ندارد.
تفاوت زمان نهفتگي موج V بين تحريك استخواني و هوايي توسط yang و همكاران گزارش شد. اين تفاوت در افراد بزرگسال به اندازهي 5/0 ميليثانيه بودن(1979) Jrerger , ABR از طريق هوا و استخوان در 4 فرد بزگسال با شنوايي طبيعي و يازده بيمار با اختلال شنوايي انتقالي بررسي كرد. نقطة قابل توجه در اين بررسي اين بود كه محرك هوايي با هدفون TDH-39 به صورت
PtA 1 همان معدل سنتي 3 فركانسي تن خالص است. (2000 , 5001, 000 Hz) آناليز طيف ارتعاض استخواني در اين مطالعه نشان داد كه انرژي اغلب زير 2500Hz متمركز است.
محققين پيشين BC- ABR دريافتند كه محرك هوايي با انرژي در اين منطقة فركانسي زمان نهفتگي موج V به اندازة تقريباً 50/0 ميليثانيه بيشتر از كليك با باند پهن ايجاد ميكند. آنان نتيجه گرفتند تفاوت زمان نهفتگي بين محرك هوايي و استخواني ما حصل تفاوت طيف در اين محركهاست.
در هر صورت اين توضيح كافي نيست و يافتههاي بعدي دلايلي عليه تفاوت زمان نهفتگي بين راه هوايي و استخواني با در نظر گرفتن سطوح شدتي برابر در هر تحريك ارائه كردند.
با استفاده از 2000Hz Tone Pip كه از مرتعش شوندة B71 و هدفون TDH -39 ارائه ميشود. Boeze man و همكاران معدل بالاتري از تفاوت بين راه هوايي پيدا كردند. (88/0 ميليثانيه) اما تغييرپذيري در اين مطالعه خيلي بالا بود. اين محققين سعي كردند شرايط تحريك ارائه شده توسط MaaLdin را بازسازي كنند و تاييد كردند كه طيف محدودتر BC باعث تغيير زمان نهفتگي ميشود.
مثلاً تغيير نقطة برش از 20000Hz به 2000Hz (شبيهسازي پاسخ فركانسي محدودتر BV) افزايش زمان نهفتگي به مقدار 325/0 ميليثانيه را باعث ميگرديد. هنوز هم تفاوت بين راه هوايي و استخواني در 2000Hz با غلبة تاثير مبدل در تضاد بود. زيرا پاسخ فركانسي در اين فركانس خيلي همگرا نيست.