. وجود تمام این عوامل موثر بر سیگنال بر این دلالت می کند که شناخت صحیح واج ها از سیگنال گفتاری چیزی جز یک فرایند کوتاه معجزه آسا نیست. در حقیقت، رمزگذاری صحیح گفتار به جای اینکه یک ا
به دلیل اینکه شنونده گفتار، گوینده هم می باشد می تواند بسیاری از تغییر پذیری های تولید شده توسط خصوصیات گوینده مانند ریت گفتار یا فریاد زدن را جبران کند. افراد برای اینکه بتوانند " یک گفته را به شکل یک الگوی خاص حالات و حرکات درک کنند" از آگاهی تولیدی گفتار خودشان برای درک گفتار دیگران استفاده می کنند. برخی شواهد جالب در مورد نحوه تأثیر تولید گفتار بر درک گفتار، حاصل یک مطالعه ردیابی گفتار است که توسط Rafael، Borden و Harris (2006) انجام شده است. در این مطالعه، محققان از شرکت کنندگان خواستند گفتار را ردیابی کنند (یعنی کلماتی را که از طریق شنیداری به آنها ارائه می شد را تا حد امکان سریع تکرار کنند). افراد برای همخوان هایی که شنیده بودند، می توانستند همخوان ها را قبل از تمام نشانه های آتیکی مرتبط تولید کنند و این نشان می داد که آنها با عادت های تولیدی خود هدایت می شوند. اخیرا، Shockley و همکاران ثابت کرده اند که افراد ردیابی کننده می توانند فقط جزئیات واجی کلمات شنیده شده را با صحت بالا تقلید کنند و استدلال کردند این پاسخ ناشی از درک به دلیل تمایل کلی تر گویندگان به اصلاح گفتار خود (لهجه، ریت، بلندی و غیره) نسبت به گفتاری که از هم سخن خود می شنوند می باشد. این قضاوت ها نتایج اجتماعی مهمی در بر دارد: راهی است که به گوینده و شنونده کمک می کند بر روی یک "طول موج" یکسان سوار باشند. همچنین، شنونده خود را سریعا با موقعیت های غیر طبیعی وفق دهد. مثلا رمزگذاری گفتار با یک لهجه غیر بومی و گاهی گفتار تولید شده توسط کودکان کوچک دشوار است اما نسبتا سریع بر این دشواری غلبه می شود.